انجمن اهل قلم شهرستان لنده

انجمن اهل قلم شهرستان لنده

وابسته به ارشاد اسلامی
انجمن اهل قلم شهرستان لنده

انجمن اهل قلم شهرستان لنده

وابسته به ارشاد اسلامی

یازدهمین نشست انجمن اهل قلم لنده

یازدهمین نشست انجمن اهل قلم لنده امروز عصر با موضوع بررسی فرهنگ عاشورا در حسینیه قدیمی شهر لنده با حضور روحانیون ، مداحان ، شبیه خوانان تعزیه و پژوهشگران دانشگاهی برگزار گردید . 


تعزیه را بشناسیم






تعزیه (یا تعزیت) به معنی سوگواری، برپایی یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته، خرسندی دادن و در برخی مناطق ایران مانند خراسان به معنای مجلس ترحیم است. اما آنچه به عنوان تعزیه مشهور است گونه‌ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده‌ای اهل ذوق و کارآشنا در جریان سوگواری‌های ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت، طی مراسم خاصی بعضی از داستان‌های مربوط به واقعهٔ کربلا را پیش چشم تماشاچی‌ها بازآفرینی می‌کنند. در تعزیه چون اهمیت خواندن هنرمندانهٔ اشعار بیش از روش اجرا و نمایش واقعه‌هاست، آن را تعزیه خوانی می گفتند—

پیشینه تعزیه

 

 در قیاس باتاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست. برخی با باور به ایرانی‌بودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینهٔ سه‌هزارساله سوگ سیاوشٔ پهلوان داستان‌های ملی ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه‌ساز شکل‌گیری آن دانسته‌اند. برخی پژوهشگران نیز پیشینهٔ آن را به آیین‌هایی چون مصائب میترا و  یادگاری زریران بازمی‌گردانند و برخی پیدایش آن را متأثر از عناصر اساطیری میان رودان، آناطولی و مصر، و کسانی نیز مصائب مسیح و دیگر افسانه‌های تاریخی در فرهنگ‌های هند و اروپایی و سامی را در پیدایش آن کارساز دانسته‌اند. ولی به گمان بسیار، تعزیه — جدا از شباهت‌هایش با عزاداری‌های آیینی گذشته — شکل تکامل‌یافته‌تر و پیچیده‌تر سوگواری‌های سادهٔ شیعیان سده‌های نخستین برای کشته‌شدگان کربلا است. 

ادامه مطلب ...

آسیب شناسی فرهنگ عاشورا

مقدمه
فرهنگ عاشورا، فرهنگی برخاسته از متن قرآن کریم و سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است.
این فرهنگ قدرت و جاذبه فوق العاده و نیز زیبایی و درخشش منحصر به فرد داشته و در صورتی که درست و بدون کم و زیاد کردن اجزاء و تحریف معنوی و ظاهری ارائه شود، تحول آفرین و زندگی ساز است.نویسنده مقاله کوشیده است نگاهی اجمالی به آسیب شناسی فرهنگ عاشورا و راهبردهای عاشوراپژوهی داشته باشد. اینک مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

● فرهنگ عاشورا
مقصود از فرهنگ عاشورا، مجموعه مفاهیم، سخنان، اهداف و انگیزه ها، شیوه های عمل، روحیات و اخلاقیات والایی است که در نهضت کربلا گفته شده یا به آنها عمل شده یا در حوادث آن نهضت، تجسم یافته است. این ارزش ها باورها هم در کلمات سیدالشهداء(ع) و اصحاب و فرزندان حضرت متجلی است.
فرهنگ عاشورا همان زیربنای عقیدتی و فکری است که در امام حسین(ع) و شهدای کربلا و اسرای اهل بیت(ع) بود و سبب پیدایش آن حماسه و ماندگاری آن قیام شد.
مجموعه آن باورها و ارزش ها و مفاهیم را می توان در عنوان های زیر خلاصه کرد: مقابله با تحریف دینی، مبارزه با ستم طاغوت ها، و جور حکومت ها، عزت و شرافت انسان، ترویج مرگ سرخ بر زندگی ذلت بار، پیروزی خون بر شمشیر و شهادت بر فاجعه، شهادت بر فاجعه، شهادت طلبی و آمادگی برای مرگ، احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر و سنت های اسلامی، فتوت و جوانمردی حتی در برخورد با دشمن، نفی سازش با جوریا رضایت به ستم، اصلاح طلبی در جامعه، عمل به تکلیف به خاطر رضای خدا، تکلیف گرایی چه به صورت فتح یا کشته شدن، جهاد و فداکاری همه جانبه، قربانی کردن خود در راه احیاء دین، آمیختن عرفان با حماسه و جهاد با گریه، قیام خالصانه برای خدا، نماز اول وقت، شجاعت و شهامت در برابر دشمن، صبر و مقاومت در راه هدف تا مرز جان، ایثار، وفا، پیروزی گروه اندک ولی حق بر انبوه گروه باطل، هواداری از امام حق و برائت و بیزاری ازحکام جور، حفظ کرامت امت اسلامی، لبیک گویی به فریاد استغاثه مظلومان، فدا شدن لبیک گویی به فریاد استغاثه مظلومان، فدا شدن انسان ها در راه ارزش ها و...۱ 
ادامه مطلب ...

آمادگی انجمن جهت تصحیح اشعار نوحه خوانی ومتون نمایشی


السلام علیک یا ابا عبدالله

با عرض تسلیت فرارسیدن ماه شهید کربلا به حضور تمام عزاداران آن حضرت به اطلاع رسانده می شود انجمن اهل قلم شهرستان لنده در راستای اهداف وسیاست های کاری خود باتوحه به اینکه از طریق اشعار نوحه خوانی ومتن های نمایشی به خصوص تعزیه  تحریف های لفظی ،معنوی ، مکانی وزمانی ( خواسته یا ناخواسته) در انقلاب وفرهنگ عاشورا  واردشده است که به هیچ عنوان سنخیتی با اهداف امام وانقلاب عاشورا ندارد  لازم دانسته آمادگی خودرا جهت تصحیح متون زیر نظر کارشناسان ادبی ،مذهبی ،تاریخی حود اعلام داردعزیران علاقمند مداح وهیات های عزاداری می توانند به اداره ارشاد اسلامی لنده مراجعه فرمایند.

آسیب‌شناسی‌ مراسم‌ عزاداری‌

السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن


با عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم  ماه عزا وماتم  به حضور تمام دوستداران اهلبیت  لازم است به مواردی که عزاداریهای مارا کمرنگ می کنند اشاره شود امید که سعی در برطر ف شدن آنها کنیم تا بتوانیم این فرهنگ را به دیگران انتقال دهیم

الف‌) رقابت‌های‌ شدیدی‌ که‌ گاهی‌ بین‌ گروه‌ها و هیئت‌های‌ مذهبی‌ ایجادمی‌شود.
ب‌) متداخل‌ شدن‌ مراسم‌ عزاداری‌، با خرافات‌ و امور ناصحیحی‌ از فرهنگ‌عمومی‌ مردم‌
ج‌) اصالت‌ پیدا کردن‌ بعضی‌ از فواید جانبی‌ و فرعی‌ که‌ از طریق‌ هر گروه‌ اجتماعی‌ممکن‌ است‌ حاصل‌ شود، مثل‌ دید و بازدید و...
د) فراهم‌ آوردن‌ آزار و اذیت‌ هایی‌ برای‌ دیگران‌، به‌ طور مثال‌ از طریق‌ صدای‌بلندگو، بسته‌ شدن‌ خیابان‌ و... که‌ اگر زیاد تکرار شود، ممکن‌ است‌ افرادی‌ را منزجر کند.
ه) استفاده‌ از اشعار و موسیقی‌ ای‌ که‌ در شأن‌ عزاداری‌ حسینی‌ نیست‌ و گاهی‌ممکن‌ است‌ خلاف‌ شرع‌ باشد.
و) غلبه‌ کردن‌ بعد عاطفی‌، و غفلت‌ از بعد شناخت‌ دینی‌ در این‌ مراسم‌، این‌ آسیب‌بسیار جدی‌ است‌ و در دراز مدت‌ می‌تواند تخریب‌ کننده‌ باشد.
ز) ایجاد رابطه‌های‌ مرید و مرادی‌ بین‌ افراد معمولی‌؛ گاهی‌ ممکن‌ است‌ افرادی‌ درلفافه‌ و ناآشکار، به‌ جای‌ دعوت‌ به‌ دین‌، دعوت‌ به‌ خود کنند.
ط‌) تکراری‌ بودن‌ محتوی‌ و شیوه‌های‌ جاری‌؛ مثل‌ سخنرانی‌ها، اشعار و..
ی‌) ساختن‌ یا استفاده‌ کردن‌ از روضه‌ و مطالبی‌ که‌ مستند نیست‌، اما تأثیر عاطفی‌ایجاد می‌کند.
ک‌) انجام‌ دادن‌ بعضی‌ رفتارها؛ مثل‌ نواختن‌ شیپور، اجرای‌ آهنگ‌های‌ مبتذل‌.
ل‌) آسیب‌ رساندن‌ به‌ بدن‌، مثل‌ قمه‌ زنی‌ که‌ مبنای‌ دینی‌ ندارد.
م‌) قرار گرفتن‌ مجالس‌ عزاداری‌، در اختیار افراد کم‌ سواد.
ن‌) خواندن‌ بعضی‌ از اشعار غلوآمیز که‌ خلاف‌ اعتقادات‌ دینی‌ است.

پی نوشت :
1.محمد کاویانی‌، روان‌شناسی‌ عزاداری‌، سایت گفتگوی دینی دات کام

محرم آمد



راه را باز نمایید...محرم آمد


دم بگیرید که هنگامه ی ماتم آمد


دست بر سینه نهاده...همه تعظیم کنید

مادری دست به پهلو، کمری خم آمد

 

نوکران، سینه زنان، موی کنان، مویه کنید
سر برهنه ز جنان حضرت خاتم آمد

 

امشبی را که شب درد دل با یار است
سفره ی دل بگشایید محرم آمد

 

پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست
در حسینیه ارباب خدا هم آمد

 

چشم ما گریه کنان وصل به چشم زهراست
زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد

 

بر سیاهی عزا دیده ی ما روشن شد
بزم دلداگی یار فراهم آمد

 

روز محشر که همه خلق خدا حیرانند
رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد

 

قدر بال مگسی اشک بشوید دل ما
قطره ایی پاک تر از چشمه ی زمزم آمد

 

عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله
که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد

 


فاطمه منتظر آمدن ما بوده
لشگر گریه کنانِ شه عالم آمد


منبع اکا ایران


چگونه یک داستان کوتاه بنویسیم؟


خط طرح چیست وچرا به آن نیاز داریم؟
 .

خط طرح چیست؟
در مورد طرح، طرح اولیه، پی‌رنگ، یا پلات داستان تعاریف و توضیح‌هایبسیاری از طرف نویسندگان و منتقدان ارایه شده است که بعضی از آنها زیبا اما غیر کاربردی هستند و بعضی دیگر فقط گره بر روی گره می‌آورند و کمکی به درک مطلب نمی‌کنند. بدون اینکه خود را درگیر این تعاریف و کلمات قصار نویسندگان و منتقدان بکنیم، اجازه دهید تعریفی کاربردی از خط طرح را در کارگاه استفاده کنیم.

 «خط طرح(
Plot line)» مسیر داستان و به طور کلی حوادث و رویدادهایی است که از ابتدا تاانتهای داستان روی خواهد داد. خط طرح داستان کوتاه معمولاً بسیار کوتاه و در حد یک پاراگراف یا چند جمله است. این خط طرح موارد ذیل را در بر خواهد داشت:

1ـ شروع داستان

2ـ شخصیت اصلی داستان (توصیف اجمالی)

3ـ حادثه‌ی اصلی داستان

4ـ پایان داستان

 خط طرح با این تعریف، می‌تواند نویسنده‌ نوقلم را از سردرگمی و به بیراهه رفتن در نگارش داستان حفظ کند. در مورد اصطلاحات فوق نگران نباشید. در ادامه‌ی بحث به هر کدام از 4 اصطلاح بالا خواهیم پرداخت. همچنین «شخصیت» در جلسه‌ی چهارم و «حادثه» در جلسه‌ی پنجم به طور کامل تشریح خواهند شد.

 نکته‌ی مهم این است که «فکر اولیه» یا «ایده»‌ی داستان را با «خططرح» اشتباه نکنیم. ایده‌ی داستان فکر خامی است که به واسطه‌ی یک محرک بیرونی در ذهن نویسنده شکل گرفته است. محرک بیرونی را چون جرقه‌ای فرض کنید که شمعک (پیلوت) بخاری را روشن کرده است. این شمعک مانند «ایده» شعله‌ی ضعیف و کوچکی است، اما این قابلیت را دارد که شعله‌های اصلی بخاری را روشن کند. به عبارتی نویسنده با فکر، تامل، و صرف وقت می‌تواند ایده را به یک «خط طرح» خوب تبدیل کند و همان طور که شعله‌های بخاری می‌توانند تمام فضا و زوایای یک اتاق را گرم کنند، خط طرح مناسب نیز می‌تواند داستانی قوی را موجب شود.

 برای مثال یک نویسنده جرقه‏ای در ذهنش می‏زند مربوط به:«خرابکاری‌هایبچه‌ای لوس و بی‌ادب». این فکر تنها یک ایده است و نویسنده برای نوشتن خط طرح باید شروع (مکان و زمان شروع داستان و محیط داستان)، شخصیت اصلی (همان بچه‌ی لوس و بی ادب)، حادثه‌ی داستان (ماجرایی که پیش می‏آید)، و پایان داستان را به طور خلاصه بنویسد. نوشتن این مطالب در چند جمله، خط طرح را تشکیل می‏دهد. سپس نویسنده از روی این خط طرح، داستان را می نویسد.

 در مورد همین مثال می‌توان نوشت: «در خانه‌ی افرادی ساده و از طبقه‌یاجتماعی متوسط، مهمان ناخوانده‌ای می‌آید که پسری حدود 4 ساله، بسیار شیطون، لوس، و بی‌ادب به نام نادر دارند. افراد خانواده با مهمان‌ها رو در بایستی دارند و به خاطر اینکه آبرویشان حفظ شود شیطنت‌های نادر را تحمل می‌کنند. این کار باعث می‌شود که نادر بسیاری از اسباب و اثاثیه‌ی منزل آنها را بشکند و خراب کند. در نهایت مهمان‌ها (و نادر) می‌روند و اهل خانه را با وسایل شکسته تنها می‌گذارند، در حالی که یکی از اعضای خانواده می‌گوید خوب شد آبرومون نرفت!»

 همان طور که می‌بینید، ایرادی ندارد علت و سببماجراها و حادثه‌های داستان را به روشنی در خط طرح بیان کنید، اما مشخص است که این علت‌ها در داستان نویسی در لفافه و هنرمندانه به خواننده القا خواهند شد. به همین دلیل باید گفت: «خط طرح خلاصه‌ای از داستان نیست!» خط طرح چهار چوب‌های داستان است. درست مانند آنکه شما با گچ، تیرک، و وسایل نقشه کشی، زیربنای داستان خود را علامتگذاری کرده باشید تا بعداً پی را بکنید و بر روی آن خانه‌ای (داستانی) بنا نهید.

 در خط طرح نوشته شده در بالا، «شروع داستان» مشخص شده است. توجه کنیدکه منظور از «شروع»، لحظه‌ی زمانی دقیق یا مکان دقیق نیست! بلکه حدود و حیطه‌ی داستان است. در خط طرح فوق، مکان داستان یک خانه ترسیم شده است و زمان داستان هر روز یا شب معمولی خواهد بود.

 در این خط طرح، همچنین، شخصیت اصلی داستان (نادر) به طور کلی مشخص شده است. شاید بعضی از شما موافق نباشید که نادر شخصیت اصلی داستان است و بگویید «راوی داستان» شخصیت اصلی است. بگذارید دعواهایمان را در این مورد در جلسه سوم (زاویه دید) و جلسه‌ی چهارم (شخصیت پردازی) انجام دهیم. اما اگر قبول کنید «شخصیت اصلی کسی است که تمرکز داستان و ماجراها بر روی اوست»، شاید با من هم عقیده شوید.

 ماجرای کلی، حوادث داستان، و پایان داستان نیزدر خط طرح فوق به طور کلی تشریح شده است. در این خط طرح شاید حادثه‌ی اصلی ـ که نمایان‌تر و مشخص‌تر از دیگر حوادث است و باید در اواخر داستان رخ دهد ـ وجود نداشته باشد(که می‌تواند جزء ضعف‌های یک داستان باشد)، اما به نظر من همان گفتن «خوب شد آبرومون نرفت» از زبان یکی از اعضای خانواده‌ای که قرار است آن همه بلا در داستان بر سرشان بیاید، یک حادثه‌ی اصلی است و پیام مهمی دارد!

 
آیا به خط طرح نیاز است؟

 شاید بگویید تا به حال نشنیده و ندیده‌اید که نویسندگان بزرگ ابتداخط طرح بنویسند و بعد از روی آن داستان. بله، شاید حق با شما باشد. هر وقت شما هم نویسنده‌ی بزرگی شدید حق دارید بدون نوشتن خط طرح، داستان خود را آغاز کنید!

 توجه داشته باشید که نویسندگان کار کشته، مانند استادان شطرنج هستند.بسیاری از استادان شطرنج، ساعت‌ها به صفحه‌ی خالی شطرنج یا مهره‌های بی‌تحرک روی آن خیره می‌شوند و به ظاهر کاری نمی‌کنند. بسیاری از آنها نیز به نقطه‌ای نامعلوم خیره می‌شوند و ظاهراً به خلسه فرو رفته‌اند. اما آنها در ذهن خود هزاران و میلیون‌ها حالت مختلف را ترسیم و تحلیل می‌کنند. 

ادامه مطلب ...