انجمن اهل قلم شهرستان لنده

انجمن اهل قلم شهرستان لنده

وابسته به ارشاد اسلامی
انجمن اهل قلم شهرستان لنده

انجمن اهل قلم شهرستان لنده

وابسته به ارشاد اسلامی

نشست صمیمانه انجمن اهل قلم با کارکنان و اعضای انجمن کتابخانه های عمومی

نشست صمیمانه انجمن اهل قلم با کارکنان و اعضای انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان لنده

به گزارش روابط عمومی اداره کل، سید زکریا تقوی نژاد رئیس اداره کتابخانه های شهرستان لنده گفت: انجمن اهل قلم شهرستان لنده با کارکنان و اعضای انجمن کتابخانه های عمومی شهرستان لنده دیدار و گفتگو کردند.

مرادی فرماندار شهرستان لنده ضمن تبریک هفته کتاب و کتابخوانی بیان کرد که کتابداران نگهبانان نوشته های اهل قلم اند. وی از کتاب به عنوان یار مهربان یاد کرد و افزود کتاب، عصاره ذهن اهل قلم است.

کورش محمدی رئیس انجمن اهل قلم شهرستان اظهار کرد: نشست امروز، احترام به فرهنگ شهرمان می باشدو به اهمیت فرهنگ کتاب و کتابخوانی اشاره کرد. وی افزود کتابخانه خانه فرهنگ است و کتابداران میزبانان فرهنگی هستند و مهمانان فرهنگی مثل کتابخوانان دارند.وکتابداران سفیران فرهنگی جامعه هستند.

دکتر مرتضوی عضو انجمن اهل قلم ضمن اشاره به اهمیت و ارزش کتابخانه شهید باهنر از همکاری این کتابخانه در به پایان رساندن پایان نامه کارشناسی ارشد و تز دکترای خود تشکر کرد.

زارعی مسئول فرهنگ و ارشاد اسلامی از ادامه همکاری انجمن اهل قلم با اداره کتابخانه های عمومی شهرستان خبر داد.

در این دیدار  سید زکریا تقوی نژاد ضمن تشکر از همکاری اعضای انجمن با کتابخانه های لنده، از گروه فعال اهل قلم در خصوص نقد کتاب، کانون ادبی،شعر خوانی و شاهنامه خوانی درخواست همکاری کرد. وی از نویسندگان و اهل قلم تقاضای همکاری در برگزاری بزرگداشت هفته کتاب و کتابخوانی شهرستان را نمود.

در پایان هدایایی به رسم یادبود از طرف انجمن اهل قلم به کتابداران شهرستان لنده اهدا گردید.(با تشکر از روابط عمومی  اداره کل کتا بخانه استان)

دیدار انجمن اهل فلم لنده با یاران یار مهربان

به نام خدا

امروز دوشنبه مورخه 1393/8/26   به مناسبت روز کتاب وهفته کتابخوانی انجمن اهل قلم  باهمراهی ریاست ارشاد اسلامی با ریس وکارکنان کتابخانه عمومی شهرستان لنده دیدار وگفتگو کردنددر این جلسه که آقایان مرادی فرماندار ومرادی بخشدار مرکزی حضور داشتند از ایحاد کلبه کتاب در فضاهای سبز وتاسیس فرهنگسرا وپیگیری ساعت کتابخوانی در مدارس وخرید چندین جلد کتاب ازنویسندگان بومی خبر دادند در این نشست کورش محمدی ضمن تبریک هفته کتاب  کتابخانه را خانه فرهنگ وکتابداران را میزبانان فرهنگ دوست این خانه دانست وبا بیان این نکته که کتابداران کارمندان ساده نیستند بلکه سفیران فرهنگی هستند که می توانند باکتاب تحول فکری وفرهنگی در جامعه بوجود بیاورند آمادگی انجمن را حهت هرگونه همکاری با کتابخانه اعلان کردند.سپس اقایان سید غلامرضا یزدانپرست  ، نعمت اله درتاج ،دکتر مرتضوی ، خانم پاکباز ومحمدی بابیان سخنانی برترویج وگسترش فرهنگ کتاب خوانی در شهرستان تاکید کردند. در ادامه آقای زارعی ریس ارشاد اسلامی هم ضمن تبریک این هفته گفت که فعالیتهایی حهت حمایت از تویسندگان بومی وگسترش فرهنگ کتاب خوانی در بین مردم انجام گرفته است.آقای تقوی رِیس کتابخانه های عمومی لنده ضمن خیر مقدم به حاضرین در جلسه ازتشکیل کانون های ادبی ونقد کتاب آخرین کوچ نوشته خانم مهربانی  باهمکاری انجمن اهل قلم  درآینده نزذیک خبر داد .درپایان هدایایی به رسم یادبود ازطرف انجمن  توسط فرماندار وبخشدار  به ریس وکارکنان کتابخانه اهداء گردید.

چرا کتاب نمی خوانیم؟

چرا کتاب نمی خوانیم؟




  -1کتاب نمی خوانیم زیرا “نیاز”ی به کتاب احساس نمی کنیم
-2کتاب نمی خوانیم زیرا از شک کردن در پایه های نظری مان می “ترس” یم
-3کتاب نمی خوانیم چون کتاب خواندن کار “سخت” ی است
-4کتاب نمی خوانیم چون دچار “تنبلی و بی حالی” هستیم
 
-5کتاب نمی خوانیم زیرا “احساس می کنیم” به قله های یقین رسیده ایم
-6کتاب نمی خوانیم زیرا”احساس می کنیم” مسئله ی مبهمی وجود ندارد
-7کتاب نمی خوانیم زیرا هیچ چیز برای ما “جدی نیست
 
-8کتاب نمی خوانیم زیرا بیش از حد “ساده انگاریم و ذهن بسیطی نداریم
 
-9کتاب نمی خوانیم زیرا دچار “خود شیفتگی” فرهنگی هستیم
 
-10کتاب نمی خوانیم زیرا پیمانه ی معرفتی مان “ظرفیت ندارد

11-کتاب نمی خوانیم زیرا “به تناقضات درونی مان آگاه نیستیم

  -12کتاب نمی خوانیم زیرا راه پیروی، تبعیت، دنباله روی وتقلید را “راحت” تر یافته ایم
 
-13کتاب نمی خوانیم زیرا “ارزش دانایی و آگاهی را نمی دانیم
-14کتاب نمی خوانیم زیرا سطح خوشایندهای ما “محدود” است
 
-15کتاب نمی خوانیم زیرا “زندگی پر هیاهو و نمایشی” را ترجیح میدهیم
 
-16کتاب نمی خوانیم زیرا تن به “تحقیر ندانستن” داده ایم
و به این تحقیر هم عادت کرده ایم
-17کتاب نمی خوانیم زیرا “حقارت جهل، آزارمان نمی دهد
نادانی را عیب نمی دانیم
۱-18 کتاب نمی خوانیم زیرا “گفت و گو را کنشی فضیلت مندانه نمی دانیم
و مهارت گفت و گو نداریم
 
-19کتاب نمی خوانیم زیرا درزندگی ما، دانا شدن و خردمندانه زیستن، جایی ندارد
 
-20کتاب نمی خوانیم زیرا کتاب خواندن دردی از ما دوا نمی کند
 
-21کتاب نمی خوانیم زیرا به ما فواید کتاب خواندن را یاد نداده اند
 
-22کتاب نمی خوانیم زیرا بلد نیستیم کتاب بخوانیم
 
-23کتاب نمی خوانیم زیرا کسی‌ در خانواده و دور و برمان نبوده
که کتاب خوان باشد، که ما هم تقلید کنیم یا یاد بگیریم
-24کتاب نمی خوانیم زیرا در سنّ بزرگ سالی‌ هنوز ناآگاه هستیم،
نمیدانیم چه بخوانیم، و خجالت می‌کشیم از کسی‌ بپرسیم از کجا شروع کنیم
و بالاخره، کتاب نمی خوانیم زیرا نمی دانیم و نمی دانیم که نمی دانیم
همان چیزی که با عنوان جهل مرکب از آن نام می برند

نقل در مجله پزشکی سلامت.

روز یار ویاران مهربان مبارک

بسمه تعالی

کتاب آیینه تمام نمای زندگی است. کتابخانه اصل زندگی است که در آن تجارب و دانش دانشمندان گردهم آمده و آماده انتقال به دیگران است. کتابداران موتور محرکه زندگی در این مجموعه هستند و تمام تلاششان ارتقاء کیفیت زندگی و تسهیل انتقال دانش و تجربیات از کانال کتابخانه به افراد است.

هفته کتاب و روز کتابدار نماد توجه به سه قشر مذکور است. امید که این نماد و در متن قرار گرفتن کتاب، کتابخانه و کتابدار عمومیت یافته و تبدیل به اصل در جامعه شده و جایگاه بی‌بدیل آنها همواره رفیع باشد. هفته کتاب و روز کتابدار مبارکباد

آدمها مثل کتابها هستند(قیصر امین پور)

آدمها مثل کتابها هستند

"
بعضی آدم‌ها جلدِ زرکوب دارند،
بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،

بعضی آدم‌ها ترجمه شده اند،

بعضی از آدم‌ها تجدیدِ چاپ می‌شوند،

و بعضی از آدم‌ها توقیف

و بعضی از آدم‌ها فتوکپی ِ آدم‌های ِ دیگر اند
.
بعضی از آدم‌ها صفحاتِ رنگی دارند،

بعضی از آدم‌ها تیتر دارند، فهرست دارند،

و روی پیشانی ِ بعضی از آدم‌ها نوشته اند
:
حق ِ هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است
.
بعضی از آدم‌ها قیمتِ روی ِ جلد دارند،

بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند،

و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند
.
بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت،

بعضی از آدم‌ها را می‌شود توی ِ جیب گذاشت
!
بعضی از آدم‌ها نمایش‌نامه اند و در چند پرده نوشته می‌شوند
.
بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند،

بعضی از آدم‌ها غلطِ چاپی دارند
.
بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آن‌ها را بفهمیم
.
و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت
.
کتاب‌ها مثل ِ آدم‌ها هستند
.
بعضی از کتاب‌ها برای ِ ما قصه می‌گویند تا بخوابیم
.
و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم، 
ادامه مطلب ...

کتاب وکتابخوانی

کتاب وکتابخوانی درکلام بزرگان


مسعودی

ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، صاحب کتاب معروف مروج الذهب درباره کتاب، چنین می گوید: «چه همدم و یار خوبی است کتاب! اگر خواهی، لطایف آن سرگرمت کند و بخنداندت و گرخواهی، مواعظ آن، تو را اندرز دهد. کتاب، مونسی است که از نشاط تو نشاط گیرد و با خفتن تو بخوابد و جز آن چه تو خواهی نگوید. همسایه ای نکوکارتر، معاشری منصف تر، رفیقی مطیع تر، معلمی پرمایه تر، یاری لایق تر و امین تر و سودمندتر و نکوخصال تر و سرگرم کننده تر از آن نیابی. اگر بدونظر کنی، تو را بهره دهد، فهمت را قوی کند و علمت را بیفزاید».

ابن ادریس

ابن ادریس حلی که از فقیهان نامور اسلامی است، درباره کتاب چنین می گوید: «چه بسا انسان فرزانه ای که در می گذرد، ولی کتاب هایش می ماند. خردمند، فانی می شود؛ اما اثرش ماندگار می گردد. اگر پیشینیان در کتاب هایشان حکمت های شگفت را جاودانه و شیوه زیست خود را برایمان ثبت و بدین ترتیب نادیدنی را برایمان دیدنی نمی کردند و درهای بسته را نمی گشودند و فزونی دانش خود را بر کمی معلومات ما نمی افزودند، اکنون چه عاقبتی نصیب ما می شد؟»

جاحظ

جاحظ، یکی از ادیبان مشهور و دانشمند معروف جهان اسلام است. وی درباره کتاب، سخن جالبی دارد. ایشان در این باره می گوید: «کتاب، درختی است که همیشه پربار و پرمیوه و ثمر است. کتاب، هم نشینی است که تو را خسته و ملول نمی سازد. دوستی است که تو را فریب نمی دهد. رفیقی است که به تو آزار نمی رساند. اگر مطالعه کتاب هیچ فایده ای نداشته باشد، جز همین که تو را از ایستادن بیهوده در منزل و نگاه کردن به عابران باز دارد، کفایت می کند».

اسمیت

اولیور کولد اسمیت، یکی از نویسندگان سرشناس غربی، درباره کتاب می نویسد: «وقتی که دفعه اول، یک کتاب خوب می خوانم، مانند آن است که با یک دوست جدید آشنا شده ام. وقتی که همان کتاب را دو مرتبه می خوانم، مانند آن است که با دوست قدیمی، مجددا ملاقات کرده ام».

ساموئیل اسمایلز

اسمایلز، در مورد فایده های کتاب می گوید: «کتاب، برای طبقات مختلف مردم مفید است. چه بسیار کسانی که قوای افسرده و خاموش آنان، پس از خواندن تاریخ حیات بعضی رجال بزرگ، شعله ور شده است و در خود، استعداد کافی احساس نموده، از تنگنای بطالت به شاهراه کار و سعادت افتاده و رشته زندگی را به کلی تغییر داده اند. گاه، کتاب انسان را سراپا شعله و همت و غیرت و نشاط می کند».

جامی و کتاب

«انیس گنج تنهایی کتاب است

فروغ صبح دانایی کتاب است

بود بی مزد و منت اوستادی

زدانش بخشدت هر دم مرادی

درونش همچو غنچه از ورق پر

به قیمت هر ورق زان یک طبق پر

گهی اسرار قرآن باز گویند

گه از قول پیمبر راز گویند

گهی آرند در طی عبادات

به حکمت های یونانی اشارات

گهی از رفتگان تاریخ خوانند

گه از آینده اخبارت رسانند

گهی ریزندت از دریای اشعار

به جیب عقل گوهرهای بسیار»

ایرج میرزا و دوستی با کتاب

«در این دنیا به از آن جا نیابی

که باشد یک کناری و کتابی

کتاب ار هست کم تر خور غم دوست

که از هر دوستی غم خوارتر اوست

نه غمازی، نه نمامی شناسد

نه کس از او، نه او از کس هراسد

نشیند با تو تا هر وقت خواهی

ندارد از تو خواهش های واهی»

مکتب های ادبی وهنری

آنیمیسم (Animisme) جان گرایی

آنیمیسم در ادبیات حالتی را بیان می کند که در آن گویی اشیا جان و شعور دارند. آنیمیسم از واژه ی لاتین “anima” گرفته شده است که به معنی روح است و  آنیمیسم  گرایش به روح دادن به اشیاء و طبیعت ست.
آنیمیسم به عنوان مثال در اثر "میلی یا خاک زادگاه" (
Milly ou la terre natale) نوشته ی لامارتین و یا دراثر "دهان تاریکی" ( La bouche d'ombre) نوشته ی ویکتور هوگو و "اشعار طلایی" (Vers dores) نوشته ی نروال به چشم می خورد.

 

اسپریتوالیسم (Spiritualisme) روح گرایی

دو طرزفکر با این نام شناخته می شود:١)  سیستمی فلسفی که باور دارد دنیا از دو واقعیت تشکیل شده است :ماده و روح، و این دوگانگی در ساختار  انسان نیز به کار رفته است.۲) سیستمی فلسفی که باور دارد در دنیا تنها یک واقعیت وجود دارد و آن روح است.

 

استوئیسیسم (Stoïcisme)

نظریه ی فلسفی گروهی از اندیشمندان یونانی در سده های ٣ و ۴ پیش از میلاد است که بنیادگذار آن زنون zenon بوده است. برای طرفداران این مکتب خوشبختی در تقوا نهفته است و باید از جذابیت ها و علاقه ها پرهیز کرد. نام دار ترین معرفان این شیوه ی تفکر    Marc Aurele,Sénèqueو Epictète   هستند.

Epictète  می گفت: « تحمل کن و خودداری کن ».

 

اکسپرسیونیسم (Expressionisme)

اکسپرسیونیسم از مکاتبی است که در دوران جنگ جهانی اول شکل گرفت. این مکتب از راه نقاشی تحت تأثیر  ونسان ونگوک، در فرانسه و آلمان ایجاد گردید و سپس به ادبیات وارد شد و نخست بر نمایش نامه نویسی در آلمان تأثیر گذاشت. اکسپرسیونیست ها می کوشیدند احساس ها و حالت های درونی خود را با آزادی تمام بیان کنند. از پیشگامان این مکتب، آوگوست استریندبرگ سوئدی، گئورگ کایزر و برتولت برشت آلمانی بودند.

آثار برخی از این نویسندگان گاه به کابوس شباهت دارد و بیانگر آشفتگی های درونی انسان است. فرانتس کافکا، نویسنده مشهور چک، از اکسپرسیونیست هایی بود که رمان و داستان های کوتاهی نیز به زبان آلمانی نوشت.

این شیوه ی هنری گویای حالات ذهنی هنرمند است و عواطف و احساسات درونی او را می نمایاند. بسیاری از هنرمندان این جنبش با تحریف و کژنمایی و اغراق آمیز کردن مضامین و موضوعات، به کمک رنگ های تند و زننده ،اوج هیجانات و احساسات ذهنی خود را بیان می کنند و با این کار قصد نمایش واپس گرایی و به بن بست رسیدن انسان مدرن را دارند.

هنرمندان برجسته ی این مکتب از جمله  امیل نولده ، ادوارد مونش ، ماکس بکمان ، فرانسیس بیکن ، کته کل ویتس ، ژرژ روئو ، اگون شیله ، اسکارکو کوشکا ، لودویک کریشنر ، جیمز آنسور ، ریورا ، اگوست ماک ، فرانتس ماک و واسیلی کاندینسکی هستند

 

اگزیستانسیالیسم (Existentialisme ) هستی گرایی

اصطلاح اگزیستانسیالیسم از مشتقات واژه‌ی فرانسوی existentiel و واژه‌ی انگلیسی Existential به معنی "وجودی" است، و خود به معنای "اصالت وجود" یا "تقدم وجود" است. اساس فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم که در نیمه‌ی نخست سده ی بیستم پدید آمد، بر این باور استوار است که هستی موجودات دو جنبه دارد: ذات (essence) یا ماهیت، و وجود (existence) . انسان تا وقتی با رفتار و عملکرد خود به ماهیتی فردی یا وجود مشخص دست نیافته، فقط دارای ماهیتی کلی یا ذات است. در این صورت تنها در مرحله‌ی موجودی که در اموری انتزاعی و کلی با سایر هم‌جنسان خود مشترک است، باقی می‌ماند، اما وقتی این موجود به سبب خودآگاهی بر ماهیت خود تأثیر می‌نهد و وجهه‌ای مشخص و معین پیدا می‌کند، به مرحله‌ی وجود می‌رسد.

پرسش اساسی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم آن است که کدامیک از این دو جنبه‌ بر دیگری مقدم است: ماهیت یا وجود؟
پاسخی که فلسفه تا سده ی ١٩ به این پرسش می‌داد بر تقدم ماهیت تأکید داشته است. اما فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم وارونه ی آن معتقد به تقدم وجود بر ماهیت است. علت روی آوردن اگزیستانسیالیسم به ادبیات را نیز باید در تمایل این فیلسوفان در دوری از امور انتزاعی و گرایش به امور ملموس و محسوس جست‌وجو کرد.
اگزیستانسیالیسم نوعی سیستم فکری است که بر پایه ی آزادی انسان بنا شده است. باور اصلی اگزیستانسیالیسم همان گونه که گفته شد  "تقدم وجود بر ماهیت" است. یعنی طبیعت واقعی هر کس پیش از آن که او به وجود بیاید وجود نداشته است و این وجود او است که در جریان کارهایی که انجام می دهد ماهیت او را نشان می دهد
اگزیستانسیالیسم نقطه ی مقابل جبر گرایی است. در جبر گرایی انسان به عنوان فردی که دارای سرنوشت محتوم و تعیین شده ای است شناخته می شود، ولی در اگزیستانسیالیسم که سارتر مشهورترین معرف آنست این انسان است که در موقعیت ها و در دو راهی های زندگی اش تصمیم می گیرد که چه راهی را انتخاب کند. او در این انتخاب آزاد است و نباید از سنت ها و رسوم پیروی کند. سارتر به همین دلیل نیز از پذیرش جایزه ی نوبل در ادبیات خودداری کرد  
ادامه مطلب ...

آشنایی با بامعنی اصطلاحات سیاسی

1. امپریالیسم:

 امپریالیسم از کلمه قدیم تر (امپراطوری) گرفته شده است. و این اصطلاح عنوان برای قدرت یا دولتی بوده که خارج از محدوده و کشور خود به زور به تصرف سرزمین ها و ممالک دیگر اقدام می کرده، و آنجا را جهت بهره برداری، تحت سلطه خود قرار می داده است. و معنای امپریالیسم با کلمه استعمار پیوندی نزدیک دارند. و امپریالیسم به امپریالیسم نظامی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم می شود.

  2. میلیتاریسم:

به معنای ارتش سالاری می باشد. به چهار حالت در سازمان ارتش مانند جنگجویی، سروری ارتش بر دستگاه دولت، بزرگداشت سپاهگیری و بسیج کشور برای هدف های نظامی را ارتش سالاری گویند. وقتی این چهار حالت کاملاً فراهم شد ارتش سالاری کامل گویند. و میلیتاریسم زمینه را برای دژسالاری، نازیسم، فاشیسم و فالانژیسم فراهم می کند.

  ۳.دژسالاری:

نام و اصطلاحی برای حکومت هایی است که با روش استبدادی و ترور بر سر کار می آیند.

  4. نازیسم:

 عنوانی است برای حکومت آلمان در دورة "آدولف هیتلر" و گاهی هم ردیف معنای فاشیسم می باشد. و نیز نازی علامت اختصاری "حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان" به رهبری هیتلر است.

  5. فاشیسم:

 این اصطلاح به صورت عام نامی است برای همه رژیمهایی که بقایشان بر پایة دیکتاتوری و زور و کشتار استوار است. اما به معنای خاص، نام جنبشی است که در سال 1929 به رهبری "موسولینی" در ایتالیا به راه افتاد.

  6.فالانژیسم:

 نام حزب فاشیست اسپانیا می باشد. این حزب را "خوزه آنتونیو پریمودو ریورا" پسر دیکتاتور پیشین، "پریمودو ریورا"، در سال 1933 بنیان گذاشت.

  7. تیرانی (تیرانیسید):

 عنوانی است برای حکومت ظالمانه ای که قدرت را از راه غیر قانونی در یونان باستان به دست می گرفت و در یونان "تورانوس (Tyrnnus)" می نامیدند.  ادامه مطلب ...

شعری از سعید یونسی





جناب آقای سعید یونسی از شاعران خوب وبرحسته شهرستان لنده می باشد که سالهاست با قلم توانای خویش اشعاری را سروده است  شعر زیبای دلبر دلسروده وی می باشد







ای نسیم رهگذر که از دیار دلبرم گذشته ای


دلبر مرا ندیده ای؟

حال او چگونه بود

مشکلی نداشت؟

نامه ای، نوشته ای برای من نداده است؟

نگفته ای که پیر زار ناتوان خسته دل

سالها و سالها

منتظر نشسته است

تا به گوشه ی لبی، اشاره ای

شور دیگری در او بیفکنی

نگفته ای که روزهای عمر را

مثل برگهای یک کتاب کهنه ای

باد صرصری وزید و برد

نگفته ای یکی به انتظار تو

دسته دسته پونه از بهشت

قطره قطره شبنم از بهار

فرش راه تو نموده است

تا خدا کند به سر رسد

دشت سرخ بیکران انتظار

نگفته ای که خوانده ام به یاد او

بارها و بارها

مثنوی، غزل، ترانه ای

با صدای نی لبک، با گلوی بلبلی

ای نسیم رهگذربه دلبرم بگو بیا مرا ببر
به آسمان، به کهکشان

به روی بال های آن فرشته ای

که بوسه می زند به زیر پای مادران

خلاصه گفته ام دست من بگیر و با خودت ببر

تا شبی ستاره ای شوم

چون ستاره ی سهیل دیگری در آسمان

باتشکر از آوای دنا

مکن ای صبح طلوع


:

«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است/ مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است/ مکن ای صبح طلوع

کربلائی محمود بهجت، پدر آیت‌الله العظمی بهجت، شاعری گمنام بود که به شغل خبازی اشتغال داشت، اما عشق به خاندان عصمت و طهارت(ع) در حد اعلی در جان وی فوران داشته است. کربلائی محمود با اخلاص، پاکی و صداقت خود، در مصیبت سیدالشهداء(ع)، آن‌چنان غرق در ماتم و عزا می‌شد و این داغ را با جان و دل درک می‌‌کرد که گویی عاشورا و وقایع آن برایش تجلی عینی یافته و شرح ماوقع را شخصاً درک کرده است و ناخودآگاه از فرط غم، تصمیم به دگرگون نمودن اوضاع طبیعی زمان می‌گیرد؛ به صبح دستوری می‌دهد تا برنیاید تا این مصیبت دردناک رقم نخورد و در ادامه نیز با همان سبک و سیاق به آفتاب و چرخ، امر می‌کند که تا سر نزند و نجنبد تا حضرت فاطمه زهرا(س)، خونین‌جگر نشود:

«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است/ مکن ای صبح طلوع

عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است/ مکن ای صبح طلوع...»

این بند از اشعار مرحوم کربلائی محمود بهجت، از مدت‌ها قبل به‌عنوان یکی از بهترین اشعار حماسی و عاشورایی در حلقه عزاداران امام حسین(ع)، زینت‌بخش مجالس سینه‌زنی است و به‌عنوان شعر آیینی ماندگار است.




نقل از سایت حلقه وصل

...»